كاراته






شعر وي يو يي

اهل زیاد ابادم
ساده گویم شادم
در پی ساختن اندیشه
من زغم آزادم
من نفس تا نفسم یاد خدا میکنم و
در پی دیدن یک صبح ویو
آرزو میسازم
هر کجا باشم باز
فکر من آبادیست
دیدن منظره ی صحرایش
ناز گندم زارش
من سکوتم پر زیبایی شبهای شلوغ قدر است






شهيد احمدي

 

 

-امروز بر آن شدم تا گوشه ای ازاقدامات انجام گرفته توسط مرحوم شادروان حاج آقا شاه محمد احمدی پدر شهید علیرضا را خدمت شما بزرگواران ارائه نمایم.هرچند می دانم با تمام این اقدامات و خدمات آشنایی کامل دارید.ولی ما باید همیشه قدر شناس این خانواده ی ایثار گر باشیم و به ایشان ثابت کنیم که هیچگاه زحمات شما را فراموش نخواهیم کرد.

عکس بالا تصویر خوابگاه دخترانی است که در این مرکز شبانه روزی در حال تحصیل میباشند.

 

 

 

 

 

-ساختمان اداری و کلاس درس در دو طبقه بطور بسیار زیبا و چشم نواز توسط مرحوم شاه محمد احمدی ساخته شده که در بخش میمه نمونه میباشد . 

 

 

 

 

 

و این هم نمایی از مسجد حضرت صاحب الزمان که با هزینه ی شخصی مادر شهید خانم میر صادقی این سیده نجیب و فداکار ساخته شده وزیارتگاه عاشقان آن حضرت شده است. 

 

 

 

 

 

-در خیابان شهید علی رضا احمدی  ساختمانی در سه طبقه توسط پدر شهید علی رضا احمدی ساخته شد. زیرزمین این ساختمان در اختیار دهیاری روستا جهت تجهیز  سالن بدنسازی قرار گرفته که با تجهیز این سالن جوانان روستا میتوانند از مجهزترین دستگاههای موجود بهره بگیرند.طبقه ی همکف دارای سه مغازه ی بسیار شیک است که یکی از آنها جهت پست بانک ودیگری جهت پر کردن اوقات فراقت جوانان روستا در اختیار آقای درامان قرار داده شده است و طبقه ی بالا نیز دارالقران حضرت علی (ع)میباشد که هر روزه شاهد خیل عظیم قاریان قرآن کریم در این مرکز فرهنگی هستیم. براستی چگونه میتوان از زحمات این خانواده ی شریف و ایثار گر که هم  با ایثار جان و هم با ایثار مال به این جامعه خدمت کرده و دین خود را به اسلام چنین زیبا ادا نموده جبران نمود . آیا جز خدا کسی میتواند پاسخگوی این همه محبت و گذشت را بدهد؟؟؟

 

 

 

 

 

- در دو هفته ی گذشته مرمت جوی آب که از وسط روستا می گذرد با همکاری بنیاد مسکن شاهین شهر آغاز شد . تمام شما عزیزان شاهد خرابی و نابسامانی این جوی آب که از وسط روستا میگذرد بودید . آقای مهندس ایزدی ریاست محترم بنیاد مسکن شاهین شهر در طی چند روزی که عهده دار این مسئولیت شده اند  برای بار سوم است که به زیادآباد جهت پیگیری کار آسفالت کوچه ها و همچنین مرمت جوی آب آمده  که جا دارد از همت و پیگیری مجدانه کار  از ایشان تقدیر وتشکر نماییم.

 

برای دیدن تصاویر بیشتر و با کیفیت بالا روی لینک های زیر کلیک کنید:

 

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0948.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0945.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0942.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0940.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0939.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0936.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0934.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0931.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0930.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0928.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0920.JPG

http://ziyadabad.persiangig.com/image/ahmadi/IMG_0918.JPG






شب قدر

 

 

********************************************************************

 

اشک توی چشم‌هایش جمع شده بود. می‌گفت مرا با هیچ‌کس برادر نکردی. پیامبر که توی مدینه جاگیر شد، همه را دوتا دوتا برادر خوانده بود؛ مهاجرین و انصار را. عقد اخوت خوانده بود بینشان.

حالا علی مانده بود تنها. پیامبر لبخند زد. گفت: «تو برادر خودم هستی، در دنیا و آخرت.»

 

*******************************************************************

 

مراسم شب قدر در زيادآباد از ساعت 9 شب با خواندن دعاي افتتاح شروع شد .

 

 

 

 

در شب هاي 19 و 21 ام بعد از دعاي افتتاح مداحان اشعاري را در وصف ضربت خوردن و شهادت امام علي (ع)‌خواندن و سپس روحاني موقت روستا به ايراد سخن راني پرداختن .

اين مراسم تا ساعت 12 ادامه داشت . و از ساعت 12 خواند دعاي جوشن كبير شروع شد .

 

 

 

و بعد از دعاي جوشن كبير هم مراسم قرآن سرگرفتن . تصاويري از اين مراسم را مشاهده ميكنيد.

 

 

*******************************************

 

 

*****************************************

 

جنگ احد بود. دشمن حمله می‌‌کرد، مسلمان‌ها فرار. پیامبر به علی گفت: «دفاع کن.»

علی حمله کرد و جنگید. تک‌تک‌شان را کشت. قهرمانان مشهور قریش را.

از آسمان ندا آمد: «لاسیف الا ذوالفقار، لافتی ألا علی؛ شمشیری چون ذوالفقار، و جوانمردی چون علی نیست.»

 

***************************************

 

 

 

***********************************

 

هیجدهم ذی‌الحجه بود؛ غدیر خم. در راه بازگشت از حجه‌الوداع. پیامبر که جانشینش را معرفی کرد همه شنیدند. قرار شد برای غایب‌ها هم تعریف کنند. هلهله کردند. بلند شدند. آمدند جلو برای دست دادن و بیعت کردن. همه آمدند، اول از همه همان‌هایی که دو ماه بعد جلسه گرفتند تا جانشین پیامبر را تعیین کنند

 

***************************************

 

 

*********************************

التماس دعا

 






دختر حوا

با سلام خدمت همه ی دوستان و همراهان عزیز

شعری که واستون گذاشتم سروده ی شاعره ی ویویی و البته ناشناس هستش که تو قسمت نظرات نوشته و با اسم دختر حوا خودشو معرفی کرده.

 

"اهل ويو هستم،ويو زادگاه من است
دشت و صحرا ،باغ و بستان،این زمین،این آسمان مال من است
مردمانی دارد بهتر از برگ درخت
بی غل وغش،بی ریا ،خوب ،صمیمی
دوستانی دارم پاکتر از آب روان
و خدایی که در این آبادی ست
پشت آن پرچین ها،پای آن چشمه آب،روی آن کوه بلند
زندگی اینجا جاری،جاریست
آری اینجا دل مردم متبلور شده از یاد خدا
همه مومن ،همه هم دین و هم آیین وهمه خویش همند
دیگر اینجا خبر از دود و کثافت
خبر از مردم پر قبح و قباحت
خبر از در گیری ،بر سر جاه و مقام
خبر از آزادی،بی قیدی،بی عاری
خبر از هیچ کدام اینجا نیست
در عوض
همه دلخوش هستند به عروسی،به عزایی،سوری
به یه صحرا رفتن
و به آن عشق و صفایی که در آنجا دارند
و به چای آتیشی
که ز هر قهوه و نسکافه خوشایندتر است
وبه رفتن در باغ و نظاره گر این خلقت زیبای خداوند بودن
و چه حالی دارد
کندن میوه از روی درخت
و همانجور نشسته خوردن
که به قول بزرگتر هایم، خوردنش آن طوری
بیشتر لذت و خاصیت و مزیت دارد
من مسلمان هستم،قبله ام خورشید است
جانمازم دشت ها،صحراها،کاریزها
مهر من این خاک است
که ز هر جای جهان پاکتر است
اهل ویو هستم،پیشه ام شاعری است
گاه گاهی می سرایم شعری از بهر ویو
می نویسم هر جا
تا همه خلق جهان،پیر و جوان،خرد و کلان
بشناسند این روستا را
تا به آن حس غریبی که در آن زندانی ست
دل تنهاییشان تازه شود
چه خیالی،چه خیالی
من که خود می دانم،شعر من آنقدرها هم خوب نیست
لیک از بهر ویو شعر گفتن
کار نیما،اخوان،سهراب نیست."






پيكان وي يو

شب یازدهم

شهدای ونداده  ۹                          پیکان زیادآباد  ۰

                      داود بخشی زاده (۲)

                      حسنعلی طبیبی

                      دانیال حمزه ای  (۲)

                      مرتضی سجود

                      حسین سجودی

                      رضا طهماسبی (۲)

 

شب سیزدهم

 

                  شهید احمدی (افاغنه) ۳                 پیکان زیادآباد ۵

                      علی شاه احمدی                                          امیرحسین بوستانبان (۳)

                      عاصف رمضانی (۲)                                        بابک احمدجو

                                                                                        محمدامین امیریوسفی

 

صبح میمه






فوتسال در وي يو

 

تیم فوتسال وی وی امسال بعد از دوسال محرومیت دوباره در مسابقات جام رمضان میمه حضور دارد..

سه سال پیش در مسابقات جام رمضان تیم زیادآباد با قدرت حاضر شد و همه حریفان را از پیش رو برداشت ولی در یکی از بازی ها باختند و مقصر باخت خود را تیم داوری میدانستند .

ولی با این باخت به مسابقه رده بندی راه یافتند وقتی بسیاری از ورزش دوستان زیادآباد در سالن منتظر حضور آنها برای کسب  مقام سومی بودند تیم وی یو به منزله اعتراض بازی نکرد و همین باعث شد که این تیم دوسال از حضور در مسابقات محروم شود .

اما امسال این تیم با چهره هایی جدید و بعلاوه تعدادی از بازیکنان باتجربه به این مسابقات آمده است .

تیم پیکان وی یو بازی اول خود را با نتیجه ۳ به ۱ برده و بازی دوم را نیز ۵ به ۲ برده است .

امشب ساعت ۲۱ نیز با تیم افغانی ها بازی دارد که امیدواریم این بازی را هم پرگل ببرد .

تصاویر زیر از سایت صبح میمه انتخاب شده است .

 

تيم پيكان زيادآباد

پيكان زيادآباد  ۵                       پاسارگاد ميمه  ۲

                           بهمن فتاح (۲)                                    اميرحسين شيباني

                           اصغر لطفي                                       سعيد خادم

                           محمد امين اميريوسفي

                           اميرحسين بوستانبان

تيم پاسارگاد ميمه

 

صبح میمه






گزارش تخلف
بعدی